Friday, September 7, 2012

آسیب شناســـی فامیــلی

آسیب شناســـی فامیــلی

1- خاله
معنای لغوی: خواهر مادرمعنای استعاره ای: هر زنی كه با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.نقش سمبلیك: یك خانم مهربان و دوست داشتنی كه خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد.غذای مورد علاقه: آش كشك.زیر شاخه ها: شوهر خاله: یك مرد مهربان كه پیژامه می پوشد و به ادبیات و شكار علاقه مند است. دختر خاله،پسر خاله:همبازی دوران كودكی كه یا در بزرگسالی عاشقش می شوید اما با یكی دیگه ازدواج می كنید یا باهاش ازدواج می كنید اما عاشق یكی دیگه هستید.مشاغل كاذب: خاله زنك بازی، خاله خانباجی.چهره های معروف: خاله خرسه، خاله سوسكه.داشتن یك خاله ی مجرد در كودكی از جمله نعمات خداوندی است.
2 - عمهمعنای لغوی: خواهر پدرمعنای استعاره ای: هر زنی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد،هر زنی كه مادر چشم دیدنش را نداشته باشد.نقش سمبلیك: به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل: ۱- جواب همه ی فحش هایی كه می دهید. مثال: عمته... ۲- جواب همه ی محبت هایی كه می كنید. مثال: به درد عمه ات می خوره... ۳- توجیه كلیه ی بیقوارگی ها،رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتی. ۴- خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذكر مثال معذوریم...غذای مورد علاقه: شله زرد، سمنو.زیر شاخه ها: شوهر عمه: یك مرد پولدار كه سیبیل قیطانی دارد و چندش آور است. پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران كودكی كه در بزرگسالی حالتان را به هم می زنند!!مشاغل كاذب Match-Making (arranging marriages for others, bringing two people together).چهره های معروف: عمه لیلا.داشتن یك عمه كه در توصیفات فوق صدق نكند جزو خوش شانسی های زندگی است. 
3 - دایی
معنای لغوی: برادر مادرمعنای استعاره ای: هر مردی كه با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد،هر مردی كه پتانسیل كتك خوردن توسط پدر را داشته باشد.نقش سمبلیك: یكی از معدود مردانی كه هر چند به سیاست علاقه مند است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و می شود پیشش گریه كرد.غذای مورد علاقه: فسنجون.زیر شاخه ها: زن دایی: یك زن چاق و شاد كه خیلی كدبانو است و جلوی مادر قپی می آید. پسردایی،دختردایی: همبازی دوران كودكی كه در بزرگسالی مثل یك همرزم ساپورتتان می كنند.چهره های معروف: علی دایی، دایی جان ناپلئون.سعی كنید حتماً حداقل یک دایی داشته باشید. 
4 - عمو
معنای لغوی: برادر پدرمعنای استعاره ای: هر مردی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.نقش سمبلیك: یكی از مردانی كه شما همیشه باید بهش بوس بدهید و بعد بروید كارتون ببینید تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یكی از مردانی كه مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساكت شده، به فكر فرو می رود.غذای مورد علاقه: قرمه سبزی، آبگوشت.زیر شاخه ها: زن عمو: یك زن خوشگل كه زیاد به شما توجه نمی كند و خودش را برای مادر می گیرد، دخترعمو،پسرعمو: همبازی دوران كودكی كه اگر تا هجده-بیست سالگی دوام آورده باهاش ازدواج نكنید خطر را از سر گذرانده اید.مشاغل كاذب: بازی در قصه های ایرانی-اسلامی.چهره های معروف: عمو زنجیرباف، عمو یادگار، عمو پورنگ.داشتن یك عمو ی پولدار خیلی خوب است.

مردی که داستان نویس بود....


مردی که داستان نویس بود....

و بسیار هم عجول بود،

پایان داستانش را

همان ابتدا نوشت ..

حالا میان سطرها

هر روز
         گُم می شـــــود

هر روز
         خسته می شود

هر روز
         دلتنگ می شود

هر روز
         مچاله می شـود

هر روز
         مغلوب می شود

هر روز
         مصلوب می شود

هر روز
         تنها می شــــــود

هر روز می پوسد
                        می شکند
                                        می میرد ..

مردی که داستان نویس بود

پایان داستانش را
                         « تو » نوشت ..
تو که
        رفتی ..

یک تسـت روانشناســی جالـب


یک تسـت روانشناســی جالـب

به 6 سوال زیر به دقت فکر کنید و جوابهای خود را روی یك صفحه كاغذ بنویسید. آنچه را كه به طور طبیعی به ذهنتان می رسد یادداشت كنید. زمان لازم برای آن كه خودتان را واقعاً در موقعیتهای گفته شده احساس كنید، در نظر بگیرید. 

1- خود را در یك كشتی تصوّر كنید كه در حال غرق شدن است. شما خود را به آب می‌اندازید و با شناكردن خود را به یك قایق نجات می‌رسانید و از آن بالا می‌روید. چند نفر دیگر را در آن قایق نجات همراه خود می‌بینید؟ 

2- خود را به ساحل می‌رسانید و بیابان وسیعی را در مقابل خود می‌بینید. چند وسیله شخصی و مقداری خوراكی بر می‌دارید و در جستجوی نجات، راه بیابان را در پیش می‌گیرید. چند جفت كفش برمی‌دارید؟ 

3- پس از یك راه‌پیمایی طولانی و سخت، از یك تپه شنی بالا می‌روید و با خوشحالی شهری را در دوردست می‌بینید. همچنین متوجه می‌شوید كه در فاصله‌ای نه چندان دور در سمت راست شما واحه‌ای وجود دارد. آیا ابتدا به آنجا می‌روید و برای مدتی كوتاه، یا هر چقدر كه می‌خواهید استراحت می‌كنید و یا آن كه آن را نادیده گرفته به راهتان به سوی شهر ادامه می‌دهید؟ 

4- پس از ورود به شهر، قصری توجه شما را به خود جلب می‌كند و تصمیم می‌گیرید كه وارد آن شوید. پس از عبور از دروازه‌ها، خود را در یك راهروی طولانی می‌یابید كه به اتاق پادشاه منتهی می‌شود. وارد اتاق می‌شوید و شاه و ملكه را می‌بینید كه در كنار هم به تخت نشسته‌اند. شاه و ملكه چه شكلی هستند؟ و چه ویژگیها و خصوصیاتی را برایتان مجسم می‌كنند؟ 

5- از آن اتاق خارج می‌شوید و از یك پلكان مارپیچی پایین می‌روید. تاریك و سایه‌دار است، با مشعل‌هایی بر روی دیوار كه به طور نوبتی روشن و خاموش می‌شوند. همین طور كه پائین می‌روید، ناگهان یك زن (اگر شما مرد هستید) و یا یك شوالیه (اگر شما زن هستید) از كنارتان عبور می‌كند. شما فقط برای یك لحظه صورتش را می‌بینید و این تصویر، یك نفر كه می‌شناسید را به یادتان می‌آورد. او چه كسی است؟ 

6- پلّه‌ها شما را به اتاق پذیرایی می‌رساند و شما میز بسیار بزرگی با یك گیلاس پایه‌دار در وسط آن می‌بینید. به گیلاس نگاه كنید. چقدر آن پر از مایعات است؟ 


::  جواب ها:

1- تعداد دوستان واقعی كه دارید.

2- تعداد عشقهای واقعی كه قبل از ازدواج خواهید داشت .

3- اصول اخلاقی شما در كار.

4- آنچه تصوّر كرده‌اید آن چیزی است كه به نظر شما یك زوج ایده‌آل باید آن گونه باشند. 

5- این همان شخصی است كه تا پایان عمر، ذهنتان درگیر اوست .

6- میزان پر بودن گیلاس، نشانگر این است كه شما در یك رابطه دوستی چقدر از خودتان مایه می‌گذارید.